۱۳۹۰ بهمن ۱۸, سه‌شنبه

مشاغل زنان در مالزی

خیلی وقتها برای ما وقتی صحبت از کار کردن زنان به میان می آید ناخودآگاه ذهن خود را به سمت جوامع توسعه یافته هدایت می کنیم. انگار برایمان این یک پیش فرض است که در جوامع پیشرفته زنان حق کار کردن دارند و در باقی جوامع باید خانه نشین باشند. البته امروزه در کشور ما در بعضی شهرهای کوچک و البته در کشور های همسایه به نوعی همین مساله صدق میکند و این پیش فرض بر این پایه استوار است.
اما چیزی که در مالزی قابل مشاهده است البته نه فقط در شهرهای بزرگ و توسعه یافته که در شهر های کوچک و حتی با بافت روستایی، به کلی با تصورات ما فرق دارد. در طبقات مختلف اجتماعی، زنان هم پای مردان کار می کنند؛ شاید برای گذران زندگی. تقریبن در همه جا شما حضور زنان را می بینید در رده های مختلف شغلی. و این دقیقا چیزیست که با جامعه ما و البته جوامع اطراف ما فرق می کند. به نظر خیلی ارتباطی به مذهب ندارد، همه اینها برای همه ادیان در مالزی صادق است؛ مسلمان، بودایی، هندو و ...
برای ما حضور زنان در بعضی سمت ها و مشاغل شاید عادی به نظر بیاید. از منشی ادارات گرفته تا کارمند بانک، پرستار، فروشنده، صندوقدار و از این دست مشاغل. اما هستند مشاغلی که حضور زنان در آنها برای ما کمی عجیب است. شاید ذکر چند مثال مساله را روشن تر کند. بسیاری از افرادی که مشغول رفت و روب خیابان ها و اماکن هستند زن هستند، بسیاری از زنان در سمت های نگهبانی از مکان های مختلف گمارده شده اند ( این یکی را من در کمتر جایی دیده بودم) و رستوران هایی هست که بر خلاف ایران همه خدمه اش را زنان تشکیل می دهند که البته بسیاری از رستوران ها و غذا خوری ها به همین شکلند و شما کمتر رستورانی را میابید که زنان در آن نباشند. اما همه اینها شاید خیلی تعجب برانگیز نباشد.
در شهر های کوچک تر و یا محله های به اصطلاح پایین شهر عده ای به صورت خانوادگی کار می کنند. پدر و مادر و فرزندان. این شغل می تواند از فروشندگی ساده باشد و یا تهیه و تولید مواد غذایی و فروش آنها در مکان هایی مانند چادر. در بسیاری از این دست مشاغل همه اعضای خانواده هم در همه قسمت ها کار می کنند. کسی فقط تولید کننده و یا کسی فقط فروشنده نیست. این سیستم خانوادگی کار کردن در بسیاری از مشاغل هست. خانواده ای را دیدم که کارشان بازسازی کفپوش خیابان ها بود. چند مرد و زن که همگی با هم به این کار مشغول بودند. یکی زیر سازی می کرد یکی کفپوش را سر جایش می گذاشت و یکی هم روی آنرا درست می کرد. برای من به شخصه خیلی جالب بود. موردی دیگری که توجه مرا جلب کرد کار زنان در تعمیرگاه های اتومبیل بود. پر واضح است که مکانیکی نمی کردند اما خب به عنوان فروشنده قطعات و هماهنگ کننده کارها با تعمیر کاران همکاری می کردند. مثلا شما برای تعویض لاستیک خودرو به یکی از این مغازه ها می روید و یک زن به شما لاستیک ها را نشان میدهد سفارش شما را می گیرد و خودرو شما را از شما تحویل می گیرد و آنرا به تعمیر کار می دهد و باقی ماجرا. این کار کار دشواری نیست اما صرف حضور بانوان در اینگونه مکان ها تعجب برانگیز است. این بانوان چنان بر کار خود مسلطند که باورش برای من کمی دشوار بود. در مورد تمامی اجناس و البته نحوه کار آنها کامل ترین اطلاعات را به شما می دهند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر